سفارش تبلیغ
صبا ویژن

وروجک مامانی و بابایی
نویسنده :  مامان نی نی

با گذشت چند ماه هنوز ار نی نی تو زندگی دو نفره ما خبر نیست و هر چی روزها جلوتر می ره نبودش بیشتر حس می شه وکاملا نیاز بهش رو درک می کنم

همیشه دلم می خواست از آقای همی بپرسم اگه یه روز ما بچه دار نشیم اون چکار می کنه ؟؟ تا اینکه دلم رو زدم به دریا و ...

 

چند روز پیش از آقای همی پرسیدم که اگه ما بچه دار نشیم؟!! .... بعد یکم سکوت و ادامه اش گفتم تو چکار می کنی؟؟

اون هیچی نگفت یه سکوت سنگین

دوباره گفت هر چی خدا بخواد شاید حکمتی داره

اما دلم می خواست یه جوابی بده تا من ادامه اش ازش بپرسم که اگه عیب من بود یا...

می خواستم بهش بگم حقشه اگه من عیب داشتم و نتونستم اونو پدر کنم

می خواستم بهش بگم حقشه که بره ازدواج دوباره کنه من راضی ام اما اون هیچی نگفت هیچی

و من رو دوباره با یه عالمه سوال با یه عالمه اما و اگر با یه عالمه شاید تنها گذاشت

اما گاهی وقتها وقتی دوستام می گن چند ماه طول کشیده یا حتی دکترشون گفته تا یک سال هم ممکنه زمان ببره بازم امیدوار می شم ولی بازم میترسم یعنی خدا واقعا منو لایق مادر شدن می دونه

یعنی خدا می ذاره من طعم لذت بخش مادر شدن رو بچشم

خدایا کمکم کن تنهام نذار

 


شنبه 87/11/19 ساعت 4:7 عصر

لیست کل یادداشت های این وبلاگ
رفتیم یه خونه دیگه...
مسافرت بابایی و دلتنگی مامانی
سرما خوردگی
اولین تکون وروجکمون . . .
بابایی گفته نگیم . . .
[عناوین آرشیوشده]
فهرست
27474 :کل بازدیدها
7 :بازدید امروز
4 :بازدید دیروز
درباره خودم
وروجک مامانی  و بابایی
مامان نی نی
شلام به همه مامان گلی ها و شلام به نی نی گولی هاشون منم قراره یه مامانی بشم البته اگه خدا بخواد خوب چون از الان یه حس خیلی قشنگ و غریب به نی نی خودم دارم تصمیم گرفتم تمام حرفهامو از زمانی که تصمیم گرفتم این نی نی مهربون بیاد تو زندگیم رو بنویسم ... الهی من قربونش برم که دلم از الان براش تنگ می شه
لوگوی خودم
وروجک مامانی  و بابایی
لوگوی دوستان
لینک دوستان
اینترن کوچولو
آوای آشنا
اشتراک
 
آرشیو
پاییز 1387
زمستان 1387
بهار 1388
تابستان 1388
طراح قالب